معماری در خدمت نجوم (قسمت اول)
بناهای نجومی پیش از تاریخ، اخترشناسی تمدن های اولیه: چین و بابل
«باستان اختر شناسی» دانشی است که همان طور که از نامش پیداست ترکیبی از نجوم و باستان شناسی و البته مردم شناسی است. پدیده های نجومی و آثاری که بر هنر، آیین و معماری مردم باستان تاثیر گذاشته، دستمایه پژوهش های این دانش میان رشته ای است. این علم زیرشاخه های مختلفی دارد ولی بخشی که مورد توجه ماست همان معماری نجومی است که در تمام جهان پر رمز و راز و جذاب به حساب می آید. طوری که عده زیادی برای دیدن بناهای نجومی باستانی سفرهای دور و درازی را به جان می خرند تا از نزدیک با شگفتی های این معماری ها رو به رو شوند.
یکی دیگر از بخش های این دانش، بررسی و شناخت ابزارهای قدیمی نجومی است که همچون بناهایی که گاه شماری و شبیه سازی تقویم را انجام می دهند، زمان را مشخص می کنند، مثل ساعت های آفتابی و ابزاری مثل اسطرلاب که کاربردهای تخصصی فراوان دیگری هم داشته است. متاسفانه باستان اخترشناسی در کشور ما هنوز شناخته شده نیست و پژوهشگران کمی در این زمینه کار می کنند و طبیعتا به همین دلیل هم بعضی از بناهای مهم تا قبل از شناسایی دچار صدمات زیادی شدند و آن طور که باید تحت محافظت و مرمت قرار نگرفتند.
گاهی هم در اثر نداشتن شناخت و آگاهی کافی از کاربری و ماهیت این بناها استفاده های نابه جا از آن ها می شود. تا وقتی این بناها را نشناسیم و اهمیت و ارزشش را ندانیم ممکن است حتی خودمان هم در سفرهای مان به آن ها آسیب بزنیم. در حالی که کشور ما یکی از غنی ترین کشورها از لحاظ داشتن بناهای نجومی و علمی است .
.
بناهای نجومی پیش از تاریخ
امروزه بررسی نجوم پیش از تاریخ بر اساس بناها و سنگ نوشته های به جا مانده صورت می گیرد. در سال ۱۹۶۵ میلادی، جرالد هاکینز با انتشار کتابی، علم باستان شناسی نجومی را مورد توجه عموم قرار داد. او در کتابش گفته بود: “بنای استونهنج (Stonehenge) در جنوب انگلستان، رصد خانه ای پیش تاریخی بوده است.” استونهنج بنایی است که از آرایش چندین سنگ بزرگ ایستاده تشکیل شده است. احتمالا این بنا در سال های بین ۲۸۰۰ تا ۱۰۷۵ قبل از میلاد (ق.م) ساخته شده است
استون هنجِ رازآلود و سنگ عجیب هیل
یکی دیگر از معروف ترین نمونه های مشابه در جهان مربوط به بنای معروف «استون هنج» در ۱۳ کیلومتری شهر «سالزبری» کشور انگلستان است. دایرهای بسیار بزرگ، متشکل از تعدادی سنگ که بعضی از آن ها تا ۵۰ تن وزن و ارتفاعی حدود شش متر دارند. این بنای تاریخی دوران نوسنگی استون هنج نام دارد و نویسنده سوئیسی «اریک فون دانیکن» آن را مدلی از منظومه شمسی می داند. البته او معتقد است این بنای باستانی محل فرود سفینه موجودات فضایی بوده است و ساخته دست بشر نیست. گرچه این ادعا هیچ وقت اثبات نشده است اما ساخت چنین بنایی آن هم با فناوری های ۵۰۰۰ سال پیش قدری عجیب به نظر می رسد.
پژوهش ها نشان می دهند که اگر در جهت های خاصی نسبت به سنگ های این بنا بایستیم، با استفاده از موقعیت سنگ ها می توان موقعیت طلوع خورشید را در روز اول تابستان در افق شمال شرقی و همچنین بعضی پدیده های نجومی دیگر را مشخص کرد. به نظر می رسد که مردم آن زمان، استونهنج را ساختند تا با رصد موقعیت طلوع و غروب خورشید و ماه، تقویمی ابداع کنند تا کارهای روزمره شان را براساس آن انجام دهند. یعنی عبور نور خورشید در ساعات مختلف شبانه روز و در طی سال از هر سنگ اطلاعات تقویمی به خصوصی در اختیار مردم آن زمان می گذاشته است. البته برخی از اخترشناسان اعتقاد دارند که آن ها از این بنا برای پیش بینی ماه گرفتگی ها (خسوف) نیز استفاده می کرده اند.
استونهنج تنها بنای سنگی نجومی نیست. تعدادی سازه های سنگی از این دست در انگلستان و شما اروپا شناخته شده است. به نظر می رسد که برخی از این بناها از لحاظ ساختمانی، به ویژه نسبت به موقعی طلوع خورشید در آغاز تابستان، جهت گیری های نجومی دارند.
شاهد ادعای نجومی بودن این بنا هم این است که بزرگ ترین سنگ مجوعه که سنگ «هیل» نام دارد جایی قرار گرفته است که هنگام طلوع خورشید در طولانی ترین روز سال نور دقیقا به مرکز آن تابیده و با گذشت زمان سایه بلندی در کنار سنگ ایجاد می شود. انگار این سنگ خبر از رسیدن تابستان می دهد.
اخترشناسی در تمدن های اولیه
اخترشناسی چین
تصور بر این است که چینی ها حدود ۱۵ هزار سال قبل از میلاد نخستین بار ستاره ها را در گروه هایی قرار دادند که ما امروزه آن ها را صورت های فلکی می نامیم. البته نجوم در چین باستان به صورت یک موضوع مشخص مطرح نبود، بلکه براساس دو سنت عمل می شد: نخست با عنوان لیفا (مربوط به روشهای تقویمی ) که در آن به حرکت و نظم تکرار پدیده های نجومی توجه می کردند و محاسبات نجومی ریاضی مورد توجه بود. چینی ها حتی پیش از ۱۴۰۰ ق. م نیز تقویم داشتند. در سنت دوم با عنوان تیانون، به پدیده های نجومی زودگذر و غیر قابل پیش بینی توجه میکردند. در جهت این سنت، منجمان چینی دنباله دارهای تناوبی استفاده می کنند. درباره ارتباط و تاثیر نجوم چینی و نجوم دوره اسلامی در قلمرو ایرانی اطلاع جامع و دقیقی در دست نیست و بررسی این موضوع به پژوهش گسترده و دقیق نیاز دارد. براساس اندک شواهد باقی مانده در زمان حکمرانی مغولان بر ایران، به ویژه زمان حکومت هلاکو، در جریان فعالیت های رصدخانه مراغه ارتباطاتی میان منجمان مسلمان و چینی برقرار شده بود.
آن ها حتی پیش از سال ۱۴۰۰ ق.م نیز تقویم داشتند. منجمان چینی رصدهای زیاد و ارزشمندی انجام داده اند. برای مثال، ۳۷۲ دنباله دار را مشاهده و ثبت کرده اند. این رصدها در خلال سال های ۱۶۲۱ ق.م تا ۶۱۱ ق.م انجام شده است. امروزه اخترشناسان از این یادداشت ها برای شناسایی دنباله دارهای تناوبی استفاده می کنند. یکی از رصدهای جالب توجه و معروف آن ها، ثبت انفجار ابر نواختر سال ۱۰۵۴ میلادی در صورت فلکی ثور (گاو) بوده است. در آن زمان، ناگهان این ستاره به درخشندگی زیادی رسید و با چشم غیر مسلح دیده شد. البته با گذشت زمان، دوباره کم نور شد. امروزه اخترشناسان، سحابی به جا مانده از آن انفجار را با تلسکوپ های بزرگ رصد کرده اند.
رصدخانه باستانی پکن، گنجینه ی مخفی چین
تاریخ رصدخانه و تلفیق دانش چین و اروپا
رصدخانه باستانی پکن در دوره سلسله مینگ و حدود سال های ۱۴۴۲ میلادی با قدمتی تقریباً ۵۰۰ ساله ساخته شده است. از آن زمان تا ۱۹۲۹ میلادی همچنان از این مرکز عمل و ستاره شناسی استفاده می شد و از این نظر بیشتری سابقه استفاده را در میان دیگر رصدخانه ها دارد. هنگامی که دیگر رصدخانه های باستانی جهان خراب شده بودند این رصدخانه همچنان به کار خود ادامه می داد و فعال بود.
این رصدخانه، نه تنها ابزارهای مشاهده نجومی عملی بلکه گنجینه های تاریخی بی نظیری دارد که از گنجینه های ملی چین محسوب می شوند.
بنای رصدخانه آجری بوده و دیواره ای به ارتفاع ۱۵ متر دارد. پلان ساختمان آن ۴۰ در ۴۰ متر طول و عرض دارد. در دوره ای از تاریخ (سال ۱۶۷۳) یک مبلغ مذهبی مسیحی به نام فردیناند وربیست (Ferdinand Verbiest) مسئولیت اداره این رصدخانه را به عهده گرفت. این شخص در این دوران، ۶ ابزار و وسیله نجوم اروپایی ها را به این مجموعه افزود و تنها ظاهری چینی به آن ها دارد. از همین جا بود که تلفیق دانش چینی ها با اروپاییان اتفاق افتاد. تمام وسایل بزرگ روی برج، مربوط به این دوره هستند. رصدخانه باستانی پکن به عنوان نمایشگاه تجهیزات نجوم باستان باستانی همچنان پابرجاست و هنوز هم نقش مهمی در زمینه های فناوری و علوم ستاره شناسی ایفا می کند. اگر به تماشای این جاذبه رفتید، به خاطر داشته باشید که به دیدن یکی از قدیمی ترین رصدخانه های جهان رفته اید. رصدخانه باستانی پکن، رصدخانه ملی بود که در طول دوره های سلسله مینگ و کینگ ساخته شد. هشت سازه نجوم ساخته شده از مس و وسیله های رصد ستاره ها را حتی از فاصله ای دور در بالای برج خواهید دید. همین موضوع به جذابیت و کنجکاوی این مکان، برای بازدید کنندگان می افزاید. با ورود به رصدخانه پکن وارد یکی از بزرگترین رصدخانه های دنیا می شوید که با وسایل غول پیکر نجومی پر شده است. اینجا هر بازدید کننده ای شبیه آهویی می شود که انگاری در مقابل فیل ایستاده است.
بابل
بابل باستان در تاریخ علم نجوم یک جایگاه محوری دارد. بابلی ها به طور دقیقی مشاهدات نجومی را از نسلی به نسل دیگر ثبت می کردند. در طول زمان، اطلاعات گذشته به آنها امکان داد تا با استفاده از علم ریاضیات، رویدادهای آینده را پیش بینی کنند. ریاضیات بابلی های پیشرفته تر بود. آن ها ۶۰ را مبنای عددی قرار دادند. اکنون ما یک دایره را به ۳۶۰ درجه، یک درجه را به ۶۰ دقیقه و یک دقیقه را به ۶۰ ثانیه تقسیم می کنیم و این روش از آن ها اقتباس شده است. اخترشناسان بابلی رصدکنندگان ماهری بودند. در کتیبه های به جا مانده از آن ها، گزارش های دقیقی از رصد خورشید گرفتگی ها به چشم می خورد. آن ها متوجه شدند که خورشید گرفتگی ها در دوره ای منظم به نام ساروس که معادل ۱۸ سال و ۱۱ روز است، تکرار می شوند. منشا دایره البروج و تعدادی از صورت های فلکی که امروزه کاربرد دارند، به تمدن بابل باز می گردد. آنها اولین کسانی بودند که تشخیص دادند پدیده های نجومی دوره ای هستند و مبنای پیش بینی هایشان ریاضیات بود. علاوه بر این مشاهدات نجومی دقیق متعدد، بابلی ها چرخه کسوف و خسوف را نیز کشف کردند. تناوب و رخداد مجدد کسوف و خسوف توسط چرخه ساروس (در یک دوره ۶۸۵۳ روزه )کنترل می شد. از ساروس همچنین میشد برای پیش بینی گرفتگی های خورشید و ماه هم استفاده کرد. علم نجوم بابلی ، پایه شروع مطالعات در زمینه نجوم و باستان بود. آن ها برای محاسبه حرکت ماه و سیارات روش هایی را ابداع کردند.
بابلی ها بنیانگذار طالع بینی غربی ها!
طالع بینی غربی
بابل اولین تمدنی بود که نظریه ای کاربردی درباره ی سیارات داد. نظریه ژئوسنتریسم_مرکز زمین ، مرکز دقیق دنیاست_ در کیهان شناسی بابلی وجود نداشت. در عوض بر این باورد بودند که کیهان در حول مسیر دایره ای شکل در اطراف زمین و آسمان ها می گردد. ستاره شناسی مطالعه حرکات و موقعیت نسبی سیارات آسمانی می باشد. طالع بینی یکی از اولین ابزارهایی بود که کشیشان بابلی برای اثبات خواسته های خدایان از آن استفاده می کردند.
یونان
نجوم در یونان بر پایه نجوم بابلی ها و مصریان شکل گرفت؛ اما نجوم در یونان بسیار پیشرفت کرد و راه های تحلیلی جدیدی برای تعبیر پدیده های نجومی ابداع شد. این گرایش علمی به کیهان احتمالا در آغاز به دلیل تفکرات دو فیلسوف یونانی یعنی طالس و فیثاغورس بود. اخترشناسان یونان به پژوهش ها و رصدهای خود صورت ریاضی و هندسی دادند. این، کاری بود که در تمدن ها پیشتر مانند بابل تا این حد انجام نشده بود. افلاطون (۴۲۸ – ۳۴۷ ق.م) استدلال می کرد که کامل ترین شکل هندسی، دایره است. بنابراین، هر حرکتی در عالم، دایره ای و یا ترکیبی از دایره است. پس از آن، اخترشناسان، همه حرکت های اجرام آسمانی را بر اساس قانون “حرکت دایره ای یکنواخت” تحلیل کردند.
ساعت زنگ دار
این روزها همه از زنگ ساعت های دیجیتالی تلفن همراهمان استفاده می کنیم و بزرگ تر ها ساعت های آنالوگ زنگ دار را نیز به یاد دارند. اما باید بگوییم که ساعت زنگ دار نیز از دیگر دستاوردهای یونان باستان هستند و بدون آن احتمالا تمامی افراد دنیای مدرن و متمدن امروز خواب می ماندند. گفته می شود که اولین ساعت زنگ دار توسط افلاطون طراحی شده است. یک ساعت بزرگ آبی مجهز به مکانیسم یکپارچه برای زنگ زدن که مانند کتری سوت می کشید. گفته می شود که او از ساعت زنگ دارش به عنوان نشانه آغاز سخنرانی هایش استفاده می کرد. یکی دیگر از مهندسان و مخترعان یونان باستان، از ساعت آبی همراه با عقربه برای نشان دادن زمان استفاده کرد. در زمان های خاص سنگ های کوچکی روی ناقوس می افتادند و صدای زنگ را ایجاد می کردند.
ادامه دارد…
همچنین بخوانید: